معنی berry or berri به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈberiɔːrˈberi British: ˈberiɔːˈberi

معنی

بری (ناحیه‌ی تاریخی در مرکز فرانسه که شهر عمدهی آن بورژ است)

ارجاع به لغت berry or berri

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «berry or berri» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/berry or berri

لغات نزدیک berry or berri

- berried
- berry
- berry or berri
- berrylike
- berseem

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return