امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Biddable

ˈbɪdəbl ˈbɪdəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد، پیشنهاد شدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biddable

  1. adjective Willing to carry out the wishes of others
    Synonyms:
    amenable compliant conformable docile acquiescent obedient submissive supple tractable

ارجاع به لغت biddable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biddable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/biddable

لغات نزدیک biddable

پیشنهاد بهبود معانی