با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bindweed

ˈbaɪndwiːd ˈbaɪndwiːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی نیلوفر صحرایی، پیچک
- The bindweed is taking over the garden.
- نیلوفر صحرایی درحال گرفتن تمام باغ است.
- The bindweed is strangling the other plants in the garden.
- پیچک درحال پیچیدن به گیاهان دیگر در باغ است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bindweed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bindweed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bindweed

لغات نزدیک bindweed

پیشنهاد بهبود معانی