امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Birth Defect

ˈbɜːrθ ˌdiːfekt ˈbɜːθ ˌdiːfekt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
بیماری یا کاستی یا عیبی که از بدو تولد وجود دارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Some birth defects are linked to smoking during pregnancy.
- برخی از عیوب مادرزادی در اثر استعمال دخانیات به وجود می‌آیند.
- to improve the health of babies by preventing birth defects and premature birth
- افزایش سلامت کودکان با جلوگیری از بیماری‌های مادرزادی و زایمان زودرس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد birth defect

  1. noun congenital abnormality
    Synonyms: abnormality, congenital anomaly, congenital defect, congenital malformation, deformity, disability, mutation

ارجاع به لغت birth defect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «birth defect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/birth-defects

لغات نزدیک birth defect

پیشنهاد بهبود معانی