امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bits And Pieces

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی از bits and bobs نیز استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom noun phrase informal C2
جسته‌گریخته، تکه‌های کوچک و بزرگ، بخش‌هایی، تکه‌هایی، خرده‌ریز، خرت‌وپرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- During these years, I have been learning English in bits and pieces.
- در این سال‌ها زبان انگلیسی را به‌صورت جسته‌گریخته یاد گرفته‌ام.
- They discussed bits and pieces of the plan during lunch.
- آن‌ها درطول ناهار در مورد بخش‌هایی از طرح بحث کردند.
- She is gathering her bits and pieces to move to a new house.
- او به‌منظور نقل‌مکان کردن به منزل جدید، مشغول گردآوری خرت‌وپرت‌هایش است.
- Her poetry is full of bits and pieces from Hafez.
- اشعار او مملو از عباراتی کوتاه و بلند از حافظ است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bits and pieces

  1. idiom small things or jobs of different types

ارجاع به لغت bits and pieces

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bits and pieces» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bits-and-pieces

لغات نزدیک bits and pieces

پیشنهاد بهبود معانی