امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Blindness

    ˈblaɪndnəs ˈblaɪndnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun C1
    کوری، بی‌بصیرتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد blindness

    1. noun sightlessness
      Synonyms:
      amaurosis anopsia astigmatism cataracts darkness defect myopia presbyopia purblindness typhlosis
      Antonyms:
      sight sightedness

    لغات هم‌خانواده blindness

    • noun
      blindness

    ارجاع به لغت blindness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blindness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blindness

    لغات نزدیک blindness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return