با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bloodthirsty

ˈblʌdˌθɜrːsti ˈblʌdˌθɜːsti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
تشنه به خون، خونریز، سفاک، بی‌رحم
- Tamerlane was a bloodthirsty man.
- تیمور مرد خون‌خواری بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodthirsty

  1. adjective murderous
    Synonyms: barbaric, cruel, homicidal, inhuman, ruthless, sanguinary, savage, slaughterous

ارجاع به لغت bloodthirsty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodthirsty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bloodthirsty

لغات نزدیک bloodthirsty

پیشنهاد بهبود معانی