با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blow Away

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
چیزی را به وزش باد سپردن
phrasal verb
چیزی را به وسیله‌ی هوا پراکنده کردن یا حرکت دادن
phrasal verb
کسی را با تیراندازی کشتن
phrasal verb
مبهوت کردن، تحت‌ تأثیر قرار دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blow away

  1. phrasal verb Cause to go away by blowing
  2. phrasal verb Disperse or to depart on currents of air
  3. phrasal verb Kill (someone) by shooting them
  4. phrasal verb Flabbergast; to impress greatly

ارجاع به لغت blow away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blow-away

لغات نزدیک blow away

پیشنهاد بهبود معانی