با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blowup

American: ˈbloˌəp British: ˈbloˌəp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
انفجار، ترکش
noun
(عامیانه) سر و صدای خشم‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blowup

  1. noun explosion
    Synonyms: eruption, blast, detonation
  2. noun an angry outburst
    Synonyms: explosion, outburst, flare-up, dispute, effusion, fit, fury, outrage

ارجاع به لغت blowup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blowup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blowup

لغات نزدیک blowup

پیشنهاد بهبود معانی