با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bobsled

American: ˈbɑːbsˌled British: ˈbɒbsled
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
نوعی سورتمه کوچک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bobsled

  1. noun A sled intended for sport
    Synonyms: sleigh, coaster, toboggan
  2. noun A long racing sled (for 2 or more people) with a steering mechanism
    Synonyms: bobsleigh, bob
  3. verb Ride a bobsled
    Synonyms: bob

ارجاع به لغت bobsled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bobsled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bobsled

لغات نزدیک bobsled

پیشنهاد بهبود معانی