با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Boneless

ˈboʊnləs ˈbəʊnləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more boneless
  • صفت عالی:

    most boneless

معنی و نمونه‌جمله

adjective
(گوشت و ماهی) بی‌استخوان
- boneless sardines
- ساردین بی‌استخوان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boneless

  1. adjective Being without a bone or bones
    Antonyms: bony

ارجاع به لغت boneless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boneless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boneless

لغات نزدیک boneless

پیشنهاد بهبود معانی