با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bookbinding

ˈbʊkˌbaɪndɪŋ ˈbʊkˌbaɪndɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
صحافی (کتاب)
- Bookbinding requires precision and attention to detail.
- صحافی به دقت و توجه به جزئیات نیاز دارد.
- I took a course in bookbinding.
- دوره‌ی صحافی را گذراندم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bookbinding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bookbinding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bookbinding

لغات نزدیک bookbinding

پیشنهاد بهبود معانی