امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Boorish

ˈbʊrɪʃ ˈbʊərɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خشن، بی‌نزاکت، بی‌ادب، بی‌تربیت، گستاخ، بی‌ادبانه، گستاخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I couldn't stand his boorish manners.
- نتوانستم رفتارهای گستاخانه‌ی او را تحمل کنم.
- His boorish behavior at the party offended many of the guests.
- رفتار بی‌ادبانه‌ی او در مهمانی بسیاری از مهمانان را آزرده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boorish

  1. adjective crude, awkward
    Synonyms:
    bad-mannered barbaric bearish cantankerous churlish cloddish clodhopping clownish clumsy coarse countrified gross gruff ill-bred ill-mannered impolite inurbane loud loutish lowbred oafish ornery out-of-line out-of-order provincial rough rude rustic swinish tasteless ugly uncivilized uncouth uncultured uneducated ungracious unpoised unpolished unrefined vulgar
    Antonyms:
    charming cultured exciting polite refined sophisticated

ارجاع به لغت boorish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boorish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boorish

لغات نزدیک boorish

پیشنهاد بهبود معانی