با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bow-legged

ˈbaʊˈleɡəd baʊˈleɡɪd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: bowlegged

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پاپرانتزی، پاچنبری ،کج‌پا، پاکمانی، دارای پای کج یا کمانی
- My husband is bow-legged.
- شوهرم پاچنبری است.
- The old man was bowlegged, making it difficult for him to walk long distances.
- پیرمرد پاکمانی بود و همین مشکل راه رفتن در مسافت‌های طولانی را برایش دشوار می‌کرد.
- bowlegged patient
- بیمار پاپرانتزی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bow-legged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bow-legged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bow-legged

لغات نزدیک bow-legged

پیشنهاد بهبود معانی