با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bra

brɑː brɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable B2
( brassiere =) پستان‌بند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bra

  1. noun An undergarment worn by women to support their breasts
    Synonyms: brassiere, bandeau

ارجاع به لغت bra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bra

لغات نزدیک bra

پیشنهاد بهبود معانی