با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Brinkmanship

ˈbrɪŋkmənʃɪp ˈbrɪŋkmənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سیاست قبول مخاطره، سیاست رفتن تا مرز جنگ (برای از میدان به در کردن حریف) (brinksmanship هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brinkmanship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brinkmanship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brinkmanship

لغات نزدیک brinkmanship

پیشنهاد بهبود معانی