گذشتهی ساده:
bristledشکل سوم:
bristledسومشخص مفرد:
bristlesوجه وصفی حال:
bristlingشکل جمع:
bristlesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- از چیزهای تیز و شق (مثل مو یا نیزه و غیره) پوشیده بودن
2- (انگلیس - عامیانه) مملو بودن از، پر بودن از
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bristle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bristle