امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Broadcaster

ˈbrɒːdkæstər ˈbrɔːdkɑːstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    broadcasters

معنی

noun B2
گوینده(رادیو یا تلویزیون)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broadcaster

  1. noun A mechanical device for scattering something (seed or fertilizer or sand etc.) in all directions
    Synonyms:
    spreader

ارجاع به لغت broadcaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broadcaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broadcaster

لغات نزدیک broadcaster

پیشنهاد بهبود معانی