امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brocade

brəˈkeɪd brəˈkeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
زری، زربفت، پارچه ابریشمی گل برجسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brocade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brocade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brocade

لغات نزدیک brocade

پیشنهاد بهبود معانی