امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bronco

ˈbrɑːŋkoʊ ˈbrɒŋkəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
جانورشناسی اسب کوچک رام نشده، توسن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a bucking bronco
- اسب نیمه‌وحشی و جفتک‌پران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bronco

  1. noun An unbroken or imperfectly broken mustang
    Synonyms:
    bronc mustang cattle-pony wild-horse range horse fuzztail broomtail cerrero (Spanish) broncho

ارجاع به لغت bronco

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bronco» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bronco

لغات نزدیک bronco

پیشنهاد بهبود معانی