با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Brotherhood

ˈbrʌðərhʊd ˈbrʌðəhʊd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    brotherhoods

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
برادری، انجمن برادری و اخوت
- He believed in the equality and brotherhood of all.
- او معتقد به برابری و برادری همگان بود.
- the Moslem brotherhood
- اخوان‌المسلمین، برادری مسلمانان
- a deep sense of brotherhood
- احساس عمیق برادری (همبستگی ژرف)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brotherhood

  1. noun association
    Synonyms: affiliation, alliance, clan, clique, community, comradeship, confederacy, coterie, fellowship, fraternity, guild, kinship, league, society, union
    Antonyms: sisterhood

لغات هم‌خانواده brotherhood

ارجاع به لغت brotherhood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brotherhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brotherhood

لغات نزدیک brotherhood

پیشنهاد بهبود معانی