با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Browser

ˈbraʊzər ˈbraʊzə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    browsers

معنی‌ها

noun countable B2
کامپیوتر مرورگر اینترنت، مرورگر وب
noun countable
کسی که جسته و گریخته می‌خواند، کسی که نگاه سرسری می‌کند به مجله یا کتاب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد browser

  1. noun Internet /Web viewing software
    Synonyms: display program, gateway, Internet service provider, portal, search engine, web crawler, web directory, web spider

ارجاع به لغت browser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «browser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/browser

لغات نزدیک browser

پیشنهاد بهبود معانی