با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bunchberry

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
گیاه‌شناسی تمشک سنگی (Cornus canadensis از خانواده‌ی dogwood - بومی آمریکای شمالی)، زغال‌اخته‌ی زینتی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bunchberry

  1. noun Creeping perennial herb distinguished by red berries and clustered leaf whorls at the tips of shoots; Greenland to Alaska
    Synonyms: dwarf cornel, crackerberry, pudding berry, Cornus canadensis

ارجاع به لغت bunchberry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bunchberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bunchberry

لغات نزدیک bunchberry

پیشنهاد بهبود معانی