با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bureaucratize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
تبدیل به نظام دیوان‌سالاری کردن، پر از کاغذبازی شدن یا کردن، دیوانی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bureaucratize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bureaucratize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bureaucratize

لغات نزدیک bureaucratize

پیشنهاد بهبود معانی