با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Burgess

ˈbɜːrdʒəs ˈbɜːdʒɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شهرنشین، شهری، حاکم یا قاضی شهر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burgess

  1. noun A citizen of an English borough
    Synonyms: burgher, anthony burgess

ارجاع به لغت burgess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burgess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burgess

لغات نزدیک burgess

پیشنهاد بهبود معانی