با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Burglarize

ˈbɜrːɡləraɪz ˈbɜːɡləraɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    burglarized
  • شکل سوم:

    burglarized
  • سوم شخص مفرد:

    burglarizes
  • وجه وصفی حال:

    burglarizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
شبانه دزدیدن، سرقت مسلحانه کردن
- Their house was burglarized several times.
- خانه‌ی آن‌ها چندین بار مورد سرقت قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burglarize

  1. verb To enter forcibly or illegally
    Synonyms: break-in, burglarise, trespass, burgle, heist

ارجاع به لغت burglarize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burglarize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burglarize

لغات نزدیک burglarize

پیشنهاد بهبود معانی