با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Burn One's Bridges

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
پل‌های پشت سر خود را خراب کردن، نداشتن امکان بازگشت به شرایط پیشین
- Don't burn your bridges.
- پل‌های پشت سرت رو خراب نکن.
- She was acutely aware that she had burnt her boats.
- کاملاً آگاه بود که امکان بازگشت به شرایط پیشین را ندارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burn one's bridges

  1. verb eliminate possibility of return
    Synonyms: burn one's boats, go for broke, kick down the ladder, nail one's colors to the mast

ارجاع به لغت burn one's bridges

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burn one's bridges» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burn-ones-bridges

لغات نزدیک burn one's bridges

پیشنهاد بهبود معانی