با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Burn The Midnight Oil

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C2
تا پاسی از شب بیدار ماندن و کار کردن، دود چراغ خوردن، تا دیروقت بیدار ماندن و کار کردن
- He often burns the midnight oil, driven by his passion for writing novels.
- به‌دلیل اشتیاقش برای نوشتن رمان، او معمولاً تا پاسی از شب بیدار می‌ماند.
- If you want to finish the report on time, you might need to burn the midnight oil tonight.
- اگر می‌خواهی گزارش را سروقت تمام کنی، احتمالاً باید امشب تا دیروقت بیدار بمانی و کار کنی.
- During exam season, I have to burn the midnight oil to keep up with my studies.
- در طول فصل امتحانات، برای اینکه درس‌هایم را برسانم، مجبورم تا دیروقت بیدار بمانم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burn the midnight oil

  1. idiom to work late into the night
    Synonyms: bear down, cram, do double duty, elucubrate, grind, lucubrate, overwork, study, sweat and slave, toil away, work day and night, work late, work like a dog, work overtime

ارجاع به لغت burn the midnight oil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burn the midnight oil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burn-the-midnight-oil

لغات نزدیک burn the midnight oil

پیشنهاد بهبود معانی