امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Businesslike

ˈbɪznɪslaɪk ˈbɪznəs-laɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مرتب، منظم، دارای صورت کار عملی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد businesslike

  1. adjective efficient, professional
    Synonyms:
    accomplished careful concentrated correct diligent direct disciplined earnest effective enterprising expeditious hardworking industrious intent matter-of-fact methodical orderly organized painstaking practical practiced purposeful regular routine sedulous serious skillful systematic thorough well-ordered workaday
    Antonyms:
    amateur disorganized inefficient unbusinesslike unprofessional

ارجاع به لغت businesslike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «businesslike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/businesslike

لغات نزدیک businesslike

پیشنهاد بهبود معانی