امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Butchery

ˈbʊtʃəri ˈbʊtʃəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دکان قصابی، کشتارگاه، (مجازاً) آدم‌کشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد butchery

  1. noun The savage killing of many victims
    Synonyms:
    slaughter carnage massacre bloodbath bloodletting bloodshed killing abattoir pogrom shambles mass-murder slaughterhouse
  1. noun The business of a butcher
    Synonyms:
    butchering

ارجاع به لغت butchery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «butchery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/butchery

لغات نزدیک butchery

پیشنهاد بهبود معانی