با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Butte

bjuːt bjuːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تَل (تپه‌ای با اضلاع شیب‌دار و رویه‌ی مسطح)
- The hikers marveled at the towering butte in the distance.
- کوهنوردان از تَل بلند در دوردست حیرت‌زده شدند.
- The butte was a popular spot for rock climbers to test their skills.
- تَل مکان محبوب صخره‌نوردان برای آزمایش مهارت‌های خود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت butte

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «butte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/butte

لغات نزدیک butte

پیشنهاد بهبود معانی