با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Buzzword

ˈbʌzwɜrːd ˈbʌzwɜːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
واژه‌ی باب‌شده، لغت محبوب روز، مدواژه، بحث روز، نُقل مجلس
- She used the buzzword "innovation" to describe her new product.
- او برای توصیف محصول جدید خود از واژه‌ی باب‌شده‌ی «نوآوری» استفاده کرد.
- These days, "disclosure" has become a buzzword.
- این روزها واژه‌ی «افشاگری»، نُقل مجلس شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد buzzword

  1. noun popular word or phrase
    Synonyms: argot, cant, doublespeak, fuzzword, jargon, lingo, mediaspeak, phraseology, policyspeak, slang

ارجاع به لغت buzzword

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buzzword» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/buzzword

لغات نزدیک buzzword

پیشنهاد بهبود معانی