امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cache

kæʃ kæʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cached
  • شکل سوم:

    cached
  • سوم‌شخص مفرد:

    caches
  • وجه وصفی حال:

    caching
  • شکل جمع:

    caches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
نهانگاه، ذخیره‌گاه، چیز نهان شده، مخزن، پنهان کردن، حافظه کش یا پنهان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a ruined cabin containing a cache of food and water
- کلبه‌ای مخروبه حاوی ذخیره‌گاه از خوراک و آب
- The police discovered the terrorists' cache of weapons and ammunitions.
- پلیس مخفیگاه اسلحه و مهمات تروریستها را کشف کرد.
- an arms cache
- سلاح نهفته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cache

  1. noun hidden supply
    Synonyms:
    accumulation assets drop drop joint drop-off fund hideout hiding place hoard kitty nest egg plant repository reserve shade stake stash stockpile store storehouse supplies treasure treasury wealth
  1. verb hide a supply of something
    Synonyms:
    accumulate bury conceal cover ditch duck ensconce lay away maintain park plant put away put in the hole save screen secrete squirrel squirrel away stash stash away store

ارجاع به لغت cache

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cache» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cache

لغات نزدیک cache

پیشنهاد بهبود معانی