امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caller

ˈkɒːlər ˈkɔːlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    callers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
دیدنی‌کننده، صدا‌زننده، دعوت‌کننده، ملاقات‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The hallway was filled with callers who had come to offer their condolences.
- راهرو پر از دیدارگرانی بود که برای عرض تسلیت آمده بودند.
- From now on, callers will have to dial seven numbers.
- از این پس کسانی که تلفن می‌زنند باید هفت شماره بگیرند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caller

  1. noun visitor
    Synonyms:
    guest visitant

ارجاع به لغت caller

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caller

لغات نزدیک caller

پیشنهاد بهبود معانی