با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Campo

ˈkæmpoʊ ˈkæmpəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    campos

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
جغرافیا دشت مرتع، مرغزار (در آمریکای جنوبی با گیاهان چندساله‌ی پراکنده)
- We enjoyed picnicking in the campo, surrounded by wildflowers.
- ما از پیک‌نیک در مرغزار که توسط گل‌های وحشی احاطه شده بود، لذت بردیم.
- Farmers worked tirelessly in the campo, tending to their crops.
- کشاورزان به‌طور خستگی‌ناپذیر در مرغزار کار می‌کردند و از محصولات خود مراقبت می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد campo

  1. noun
    Synonyms: haugh, haughland, steppeland

ارجاع به لغت campo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «campo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/campo

لغات نزدیک campo

پیشنهاد بهبود معانی