با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Canal

kəˈnæl kəˈnæl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    canalled
  • شکل سوم:

    canalled
  • سوم شخص مفرد:

    canals
  • وجه وصفی حال:

    canalling
  • شکل جمع:

    canals

توضیحات

همچنین می‌توان از canalling به‌جای canaling و از canalled به‌جای canaled استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
آبراه، کانال، آبگذر، ترعه
- Digging the Panama canal took several years.
- کندن آبراه پاناما چندین سال طول کشید.
- irrigation canal
- کانال آبیاری
- the Suez canal
- آبراه سوئز
noun countable
پزشکی (در بدن) مجرا، کانال، لوله
- alimentary canal
- لوله‌ی گوارش
- carotid canal
- کانال کاروتید
noun countable
مجرا، کانال، لوله (آب، گاز و ...)
- The canal carried water from the reservoir to the fields.
- لوله آب را از مخزن به مزارع می‌برد.
- The canal carried water from the reservoir to the local village.
- این کانال آب را از مخزن به روستای محلی می‌رساند.
verb - transitive
آبراه ساختن، کانال ساختن، ترعه‌ زدن، کانال‌کشی کردن
- Farmers canal their fields to ensure proper drainage.
- کشاورزان برای اطمینان از زهکشی مناسب، مزارع خود را کانال‌کشی می‌کنند.
- The engineers will canal the river to divert the water flow.
- مهندسان رودخانه را ترعه می‌زنند تا جریان آب را منحرف کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canal

  1. noun waterway
    Synonyms: aqueduct, bottleneck, channel, choke point, conduit, course, cove, ditch, duct, estuary, firth, trench, water, watercourse

ارجاع به لغت canal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canal

لغات نزدیک canal

پیشنهاد بهبود معانی