امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cancellation

ˌkænsəˈleɪʃn ˌkænsəˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cancellations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
الغا ، فسخ، حذف، قلم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
فسخ، لغو، ابطال
- the cancellation of Michael Jackson's program
- به‌هم خوردن برنامه مایکل جکسون
- cancellation law
- قانون حذف، قانون افکنش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cancellation

  1. noun calling off; erasure
    Synonyms: abandoning, abandonment, abolishing, abolition, abrogation, annulment, canceling, deletion, dissolution, dissolving, elimination, invalidating, invalidation, nullification, overruling, quashing, recall, recalling, repeal, repudiation, retirement, retracting, retraction, reversal, reversing, revocation, revoking, undoing, withdrawing
    Antonyms: allowance, approval, arrangement, establishment, permission

ارجاع به لغت cancellation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cancellation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cancellation

لغات نزدیک cancellation

پیشنهاد بهبود معانی