امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Canker

-kər ˈkæŋkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
ماشرا، خوره، اکله، یک‌ نوع آفت درختان میوه، نوعی شته یا کرم، فاسدکردن، فاسد شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- We must destroy this canker of mistrust and pessimism.
- ما باید این عامل مخرب بی‌اعتمادی و بدبینی را از میان برداریم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canker

  1. noun blistered infection
    Synonyms:
    bane blight blister boil cancer corrosion corruption lesion rot scourge smutch sore ulcer
  1. verb blight, corrupt
    Synonyms:
    animalize bestialize consume corrode debase debauch demoralize deprave embitter envenom inflict pervert poison pollute rot ruin scourge sore stain ulcer vitiate

ارجاع به لغت canker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canker

لغات نزدیک canker

پیشنهاد بهبود معانی