امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caper

ˈkeɪpər ˈkeɪpər ˈkeɪpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
از روی شادی جست‌وخیز کردن، رقصیدن، جهش، جست‌وخیز، شادی، جست‌خیز شادمانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The little girls capered toward home.
- دختر بچه‌ها بازی کنان روانه‌ی منزل شدند.
- Their capers also included armed robbery and picking pockets.
- بزهکاری آن‌ها شامل سرقت مسلحانه و جیب‌بری هم شد.
- I don't like to send letters, backbite, and all that caper.
- از نامه‌پرانی، بدگویی و این قبیل مزخرفات خوشم نمی‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caper

  1. noun antic, lark
    Synonyms:
    escapade gag gambol high jinks hop hot foot jest joke jump leap mischief monkeyshines practical joke prank put on revel rib rollick shenanigan sport stunt tomfoolery trick
  1. verb frolic, cavort
    Synonyms:
    blow the lid off bounce bound cut capers cut loose dance frisk gambol go on a tear hop horse around jump kick up one’s heels leap let loose play raise hell rollick romp skip spring whoop it up

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت caper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caper

لغات نزدیک caper

پیشنهاد بهبود معانی