امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Capriciously

    kəˈprɪʃ.əs.li kəˈprɪʃ.əs.li
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    ادبی غیرمنتظره، ناگهانی، بدون فکر، آنی، به‌طور نسنجیده، یک‌دفعه‌ای، بدون برنامه‌ریزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The cat capriciously jumped from one spot to another.
    - گربه یک‌دفعه‌ای از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر پرید.
    - She capriciously changed her plans at the last minute.
    - او در آخرین لحظه برنامه‌های خود را بدون برنامه‌ریزی تغییر داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد capriciously

    1. adverb Unpredictably
      Synonyms: freakishly

    ارجاع به لغت capriciously

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «capriciously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capriciously

    لغات نزدیک capriciously

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند