Capsulize
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله
verb - transitive
در پوشینه یا کپسول قرار دادن، پوشینه کردن، پوشند کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
verb - transitive
خلاصه کردن
- توصیفی خلاصه‌شده
مترادف و متضاد capsulize
-
verb Put in a short or concise form; reduce in volumeSynonyms:capsule capsulise encapsulate capsulate
ارجاع به لغت capsulize
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «capsulize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capsulize