امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caramel

ˈkærəml / / -mel ˈkærəml / / -mel
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    caramels

معنی‌ها

noun
قند سوخته، یکجور شیرینی مرکب از قند و شیره و میوه، تافی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caramel

  1. noun Burnt sugar; used to color and flavor food
    Synonyms:
    caramelized sugar
  1. noun A medium to dark tan color
    Synonyms:
    yellowish brown raw-sienna buff caramel brown
  1. adjective Having the color of caramel; of a moderate yellow-brown
    Synonyms:
    caramel brown

ارجاع به لغت caramel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caramel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caramel

لغات نزدیک caramel

پیشنهاد بهبود معانی