با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Caraway

ˈkerəweɪ ˈkærəˌweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی زیره‌ی سیاه، بوته‌ی گیاه زیره‌ی سیاه
- I love the taste of caraway in sauerkraut.
- من عاشق طعم زیره‌ی سیاه در کلم ترش هستم.
- The caraway plant is known for its aromatic seeds.
- گیاه زیره‌ی سیاه به‌خاطر دانه‌های معطرش معروف است.
noun countable
میوه‌ی زیره
- I bought three caraways from the grocery store.
- از بقالی سه میوه‌ی زیره خریدم.
- Caraway is known for its digestive benefits.
- میوه‌ی زیره به‌دلیل فواید گوارشی آن شناخته شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caraway

  1. noun A Eurasian plant with small white flowers yielding caraway seed
    Synonyms: Carum carvi

ارجاع به لغت caraway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caraway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caraway

لغات نزدیک caraway

پیشنهاد بهبود معانی