با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Carbonate

ˈkɑːrbneɪt ˈkɑːrbneɪt ˈkɑːbənət / / -neɪt ˈkɑːbənət / / -neɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    carbonated
  • شکل سوم:

    carbonated
  • سوم شخص مفرد:

    carbonates
  • وجه وصفی حال:

    carbonating
  • شکل جمع:

    carbonates

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb
کربنات، به‌صورت کربن درآوردن، بهصورت زغال درآوردن
- carbonated soft drinks
- نوشیدنی‌های غیرالکلی گازدار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carbonate

  1. verb
    Synonyms: aerate, burn, char, scorch, sear

ارجاع به لغت carbonate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carbonate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carbonate

لغات نزدیک carbonate

پیشنهاد بهبود معانی