با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Carburetor

ˌkɑːr.bəˈret̬.ɚ ˌkɑːbəˈretə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی carburettor است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی کاربراتور (هوایی که توسط سیلندرها مکش می‌شود و با سوخت ترکیب و وارد سیلندر می‌شود تا انرژی خود را آزاد کند.)
- The mechanic fixed the faulty carburetor in no time.
- مکانیک کاربراتور معیوب را در کمترین زمان تعمیر کرد.
- He ordered a replacement carburetor for his vintage car.
- او یک کاربراتور یدک را برای ماشین قدیمی خود سفارش داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carburetor

  1. noun Mixes air with gasoline vapor prior to explosion
    Synonyms: carburettor

Collocations

ارجاع به لغت carburetor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carburetor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carburetor

لغات نزدیک carburetor

پیشنهاد بهبود معانی