با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cardio

ˈkɑːrdioʊ ˈkɑːdiəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

prefix
دل، قلب
- cardiovascular
- قلبی عروقی
- Cardiologist
- متخصص قلب
noun uncountable informal
ورزش ورزش هوازی
- My workout usually includes 15 minutes of cardio.
- تمرین من معمولاً ۱۵ دقیقه ورزش هوازی را شامل می‌شود.
- cardio training
- آموزش ورزش هوازی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cardio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cardio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cardio

لغات نزدیک cardio

پیشنهاد بهبود معانی