امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cartilage

ˈkɑːrtlɪdʒ ˈkɑːtəlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cartilages

معنی

noun
نرمه استخوان، غضروف، کرجن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cartilage

  1. noun Tough elastic tissue; mostly converted to bone in adults
    Synonyms: gristle, tissue

ارجاع به لغت cartilage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cartilage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cartilage

لغات نزدیک cartilage

پیشنهاد بهبود معانی