امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Casanova

ˌkæsəˈnoʊvə ˌkæsəˈnəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
مرد زن باز، مردی که چند معشوق دارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun
جئووانی کازانوا (1725-98) که در خاطرات خود شرح عشق‌بازی‌های متعدد خود را آورده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد casanova

  1. noun A man amorously attentive to women
    Synonyms:
    amorist don juan gallant lady's man lothario romeo
  1. noun A man who philanders
    Synonyms:
    don juan womanizer wolf lady's man admirer cad philanderer Giovanni Jacopo Casanova ladies' man lothario lady-killer lover paramour Casanova de Seingalt romeo Giovanni Jacopo Casanova de Seingalt

ارجاع به لغت casanova

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «casanova» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/casanova

لغات نزدیک casanova

پیشنهاد بهبود معانی