امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cavalcade

    ˌkævlˈkeɪd / / ˈkævlkeɪd ˌkævlˈkeɪd / / ˈkævlkeɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cavalcades

    معنی

    noun
    دسته اسب‌سواران، سواری، گردش سواره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cavalcade

    1. noun parade
      Synonyms:
      array drill march-past procession promenade review spectacle train

    ارجاع به لغت cavalcade

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cavalcade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cavalcade

    لغات نزدیک cavalcade

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return