امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Celery

    ˈseləri ˈseləri
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      celeries

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    celery, کرفس
    غذا و آشپزی گیاه‌شناسی کرفس
    افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Celery is often used as a base in soups and stews.
    - از کرفس اغلب به عنوان ماده‌ی اصلی سوپ و خورش استفاده می‌شود.
    - I bought a bunch of celery from the grocery store.
    - یک دسته کرفس از خواربارفروشی خریدم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد celery

    1. noun Widely cultivated herb with aromatic leaf stalks that are eaten raw or cooked
      Synonyms: cultivated celery, Apium graveolens dulce

    ارجاع به لغت celery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «celery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/celery

    لغات نزدیک celery

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند